«تو راه خودت را برو، من هم راه خودم را» زیاد هم طول نكشید تا در باز شود اما به نظر Ù…ÛŒ رسید كه زن عجله ای در باز كردن در ندارد ... در آرام روی لولایش چرخید. ØØ±ÙƒØª در خانه به شكلی بود كه به نظر Ù…ÛŒ رسید این زن هركس كه هست چیزی برای ترسیدن در این دنیا ندارد. سپس در باز شد Ùˆ او ... 7 سال پیش
نامه ای به خدا لنچو مردی بود به زورمندی یك گاو نر . مثل یك ØÛŒÙˆØ§Ù† در مزارع كار Ù…ÛŒ كرد ØŒ اما هنوز نامه نوشتن را ÙØ±Ø§Ù…وش نكرده بود . یكشنبه ÛŒ آینده ØŒ در سپیده ÛŒ Ø³ØØ± ØŒ بعد از اینكه خود را قانع كرد به نوشتن نامه ای كه خودش Ù…ÛŒ بایست آن را به شهر Ù…ÛŒ برد... 7 سال پیش
معرÙÛŒ كتاب «نامه رسان» در چاپ اول برنامه چاپ اول دوشنبه 3 مهر به مناسبت Ù‡ÙØªÙ‡ Ø¯ÙØ§Ø¹ مقدس كتاب «نامه رسان» كه شامل خاطرات اسیر آزاده ایرانی Ù…ØÙ…د منصوری است را به شنوندگان معرÙÛŒ Ù…ÛŒ كند. 8 سال پیش
نامه ای به خدا لنچو مردی بود به زورمندی یك گاو نر . مثل یك ØÛŒÙˆØ§Ù† در مزارع كار Ù…ÛŒ كرد ØŒ اما هنوز نامه نوشتن را ÙØ±Ø§Ù…وش نكرده بود . یكشنبه ÛŒ آینده ØŒ در سپیده ÛŒ Ø³ØØ± ØŒ بعد از اینكه خود را قانع كرد به نوشتن نامه ای كه خودش Ù…ÛŒ بایست آن را به شهر Ù…ÛŒ برد... 8 سال پیش