ماجراهای ترجمه آثار آنتون چخوف به فارسی در«جهان ترجمه» رادیو فرهنگ

ماجراهای ترجمه آثار آنتون چخوف به فارسی در«جهان ترجمه» رادیو فرهنگ

برنامه جهان ترجمه چهار شنبه18 مهر با محوریت روایت داستان ترجمه آثار انتوان چخوف و تحول در ادبیات ایران نگاهی به این آثار از رادیو فرهنگ‌ پخش می كند.

8 ماه پیش
برای چخوف می نویسم...

برای چخوف می نویسم...

گفتگو با رسول تبییك در برنامه كتاب فرهنگ در وصف آنتوان چخوف

2 سال پیش
 از 'حمید سمندریان' پدر تئاتر ایران چه می دانید؟

از 'حمید سمندریان' پدر تئاتر ایران چه می دانید؟

حمید سمندریان متولد 9 اردیبهشت 1310 در تهران – درگذشتهٔ 22 تیر 1391 در تهران است. او كارگردان ایرانی تئاتر بود كه در سال 1342 گروه تئاتری منسجمی به‌نام گروه هنری پازارگاد تشكیل داد. وی همسر هما روستا ، بازیگر و كارگردان ایران است.

3 سال پیش
برنامه‌ «چراغداران» در آستانه سالروز میلاد نخستین زن داستان نویس كشور امروز سه شنبه 6 اردیبهشت ماه، به پخش مستند زندگی «سیمین دانشور »؛ اختصاص دارد

برنامه‌ «چراغداران» در آستانه سالروز میلاد نخستین زن داستان نویس كشور امروز سه شنبه 6 اردیبهشت ماه، به پخش مستند زندگی «سیمین دانشور »؛ اختصاص دارد

در برنامه امروز استاد بهروز رضوی بخش هایی از زندگی سیمین دانشور نویسنده كشورمان را روایت می كند و از زندگی و فعالیت های وی می گوید .

3 سال پیش
پخش مستند زندگی سیمین دانشور  در رادیو فرهنگ

پخش مستند زندگی سیمین دانشور در رادیو فرهنگ

برنامه‌ «چراغداران» سه شنبه 2 آذر ماه، به پخش مستند زندگی «سیمین دانشور »؛ اختصاص دارد.

4 سال پیش
« بیست و شش روز »

« بیست و شش روز »

ساعت دیواری را نگاه می‌كنم. 12:50 است برای همین غذا خوردنم را تمام می‌كنم و بشقاب را می‌برم توی آشپزخانه. الن آنجاست و دارد سفارشی را عوض می‌كند، یك دقیقه‌ای درباره‌ی درخواست‌نامه‌ی كری حرف می‌زنیم.

6 سال پیش
« عروسی »

« عروسی »

چشمم چطوری كور شد؟ آها، خیلی وقت پیش بود پسر بچه كوچكی بودم با این حال به پدرم كمك می كردم . توی تاكستان داشت خاكها را زیرو رو می كرد خاك ولایت ما سخت و پر سنگ است و باید خیلی مواظبش بود یك سنگ از زیر كلنگ پدرم در رفت و درست توی چشمم خورد .

7 سال پیش
چاق و لاغر

چاق و لاغر

چاق همین حالا در ایستگاه ناهار خورده بود و لبهای آلوده بچربیش مانند آلبالو برق می زد و از او بوی شراب و بهار نارنج می امد.لاغر همین حالا از واگون پایین آمده بود و از چمدان و بقچه بسته و جعبه پربار بود و از او بوی گوشت خوك و قهوه می آمد...

7 سال پیش
چاق و لاغر

چاق و لاغر

چاق همین حالا در ایستگاه ناهار خورده بود و لبهای آلوده بچربیش مانند آلبالو برق می زد و از او بوی شراب و بهار نارنج می امد.لاغر همین حالا از واگون پایین آمده بود و از چمدان و بقچه بسته و جعبه پربار بود و از او بوی گوشت خوك و قهوه می آمد...

8 سال پیش